آفتاب می شود...

ساخت وبلاگ

قصه این است که
شهر خفته در همهمه ی تردید و یقین
بعد از آن
کَس ندیده  آسمان را
نیلگون و آفتابی
آرام و مهتابی
خشکیده دریا 
از هجوم سهمگین غصه ها
پژمرده اند آلاله ها
از عطش عاطفه ها
شهر در حصار 
بیم و یأس
دور مانده  از فریادرس
و اما
خبر این است
در انتظار لحظه ها
مردی سواره می رسد
در واپسین ثانیه ها
نوری نمایان می شود
در جستجوی واژه ها
باران طلوع می کند
مهدی(عج) ظهور می کند.

زهرا جعفری

اللهم عجل لولیک الفرج

لیلی بانو...
ما را در سایت لیلی بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leili-banooo بازدید : 155 تاريخ : جمعه 5 ارديبهشت 1399 ساعت: 4:20