بچه ام نزدیک سه سالش بود. خودش قشنگ راه می رفت. بدیش این بود که سه سال عمر صرفش کرده بودم. این خیلی بد بود. همه ی دردسرهایش تمام شده بود. همه شب بیدارماندهایش گذشته بود و تازه اول راحتیش بود.
بچه ی مردم، جلال ال احمد
پ ن:
این روزها که پذیرای این دختر کوچولوی شیرین هستیم و حضورش، تمام زندگی و برنامه هامون تحت تاثیر قرار داده، خوندن بچه ی مردم دلم رو ریش کرد...!
گاهی بی تعارف میگم، موندن از اب و گِل دربیاد، سختیش بره، بعد بیاد و رجوع کنه! ولی حیف نیست این روزهای قشنگ رو از خودشون میگیرن! اصلا ً صحبت قضاوت و جای دیگری بودن نیستم، نیست، صحبت بچه ها از همه ی عالم سواست، صحبت حقوق کسایی هست که نه به اختیار، به جبر گرفتار دنیا و زندگی بزرگترهایی شدند که هنوز هم خودخواهی ها رو دارند، خودخواهی با مادر و پدر بودن نمیتونه جمع بشه!
برچسب : نویسنده : leili-banooo بازدید : 119