911

ساخت وبلاگ

می گفت بچه که بودیم آخر هفته ها با خانواده عموم می رفتیم خونه باغ ِ پدر بزرگ

بچه ها عقب وانت همسایه می شدیم ،من و دختر عموم هم، صدامون تو باد رها می کردیم و می خوندیم...

"بیا بریم شاه چراغ شاه چراغ عهدی ببندیم ،هر کدوم عهد بشکنیم عهد بشکنیم هر گز نخندیم"...

 

به اینجا که رسید ،سکوت کرد ،نفسش با حسرتی عمیق بیرون داد و ادامه داد...

اما یارم وقتی رفت شاه چراغ ،من همراه ِش نبودم...

نمیدونم اونجا چه عهدی از جانب من و خودش بست که از اون زمان به بعد هیچکدوم خنده هامون از ته دل نبود و برای همیشه یه حسرتی رو دلامون موند...

سرش بلند کرد ، لب هاش می خندید ُ اما چشم های من پر اشک بود...

لیلی بانو...
ما را در سایت لیلی بانو دنبال می کنید

برچسب : 911,911 memorial,911 jumpers,911 museum,911 jokes,911 call,911 porsche,911 dispatcher,911 turbo,911 gt3, نویسنده : leili-banooo بازدید : 129 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 10:40