917

ساخت وبلاگ
ناهید برام پیام گذاشت ه بود ،ترغیب که می خونم تو رو مجسم می کنم ،لیلی به جای "آن" در لباس انگلستان قرن هیجدهم ،همون طور ظریف و آروم و شاد تصور میکنم...

ترغیب شدم به خوندنش آن هم در کمتر از یک روز...

رمان ترغیب-جین آوستین

"آن" : بله ،ما شما را به آن زودی که شما ما را فراموش می کنید ،فراموش نمی کنیم. این شاید بیشتر از آنچه که به عاطفه ی ما مربوط باشد به سرنوشت ما ارتباط دارد .ما نمی توانیم به خودمان کمکی بکنیم .ما ساکت و محبوس د رخانه زندگی می کنیم و احساساتمان جز با خودمان درگیر نمی شوند . شما مجبورید بگردید ،حرفه ،مشاغل و سرگرمی های متنوع داشته باشید که شما را خیلی زود به دنیا بر می گرداند و مشغولیت دائمی و تغییر محیط خیلی زود عواطف را تضعیف می کند.

منظورم این است مادام که زنی را دوست دارید برای شما زندگی می کند همه چیز بر وفق مراد است ،ولی امتیازی که من برای همجنسان خود قائلم (امتیاز بسیار غبطه برانگیزی نیست که به آن حسادت کنید )این است که وقتی دیگر مردی وجود ندارد یا امید به زندگی با او از بین رفته است ،زنها برای مدت طولانی تری عشق خود را به خاطر می سپارند.

پ ن:

"آن" کنار پنجره ایستاده بود و با کاپیتان هارویل صحبت می کرد و تمام آنچه که باید رو می گفت و کاپیتان ونت ورث ،تمام آنچه رو که باید شنید و به قول خودش سکوت رو جایز ندید و با ابزاری که در اختیار داشت با "آن" صحبت کرد...

کاش من هم قادر بودم افکار و احساسات خودم رو بیان کنم و بنویسم...

لیلی بانو...
ما را در سایت لیلی بانو دنبال می کنید

برچسب : 917 area code,91730,91761,91748,91789,91745,91706,91752,91710,91709, نویسنده : leili-banooo بازدید : 173 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 23:08