صبر کن...!

ساخت وبلاگ

صبر کن باران بگیرد می روم
یا که پایم جان بگیرد می روم
صبر کن من بغض دارم اندکی
گریه ام پایان بگیرد می روم
آبرویم می رود با چشم تر
صبر کن باران بگیرد می روم

لیلی

پ ن:

شاعر این شعر گویا هم اسم من بودند، البته من پیگیر نشدم، فقط عکس نوشته یی بود و تایپ اسم لیلی در انتهایش...

درگیر خلاء پایان ناپذیر شدم، فکر می کنم این شعر وصف حال و روز من بود، وقتی در استوری واتس گذاشتم زیرش نوشتم، شعر از من نیست، اما از من است...

درک من از مفهوم شعر، از ناتمام هایی هستند که در دست داریم و تقاضای زمان برای اتمام ناتمام ها...

+ دوشنبه پانزدهم دی ۱۳۹۹| 20:59|لیلی| |
لیلی بانو...
ما را در سایت لیلی بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leili-banooo بازدید : 130 تاريخ : دوشنبه 6 بهمن 1399 ساعت: 6:27